کد مطلب:102477 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:361
امام (ع) درباره ی بخشندگی می فرماید: «من ایقن بالخلف جاد بالعطیه.»[1]. هركس به جانشین شدن یقین پیدا كرد، دست به بخشش و دهش می زند. «الجود حارس الاعراض.»[2]. بخشندگی پاسدار آبروهاست. «یا جابر، قوام الدین و الدنیا باربعه:... و جواد لایبخل بمعروفه.»[3]. [صفحه 382] جابر! برپایی و استواری دین و دنیا به چهار چیز است:... و بخشنده ای كه به بخشش خود زفتی نورزد. در حكمت نخست، امیرالمومنین بخشندیگ را به باور حتمی وابسته كرده است و می فرماید: كسی بی دغدغه ی خاطر و نگرانی می بخشد كه بداند جانشینی و عوضی برای آنچه بخشیده هست. خواه این جانشین دارایی و بهره های همین جهان باشد، خواه نام نیك و بزرگواری و فضیلت و ارزشهای اجتماعی در این زندگی و خواه پاداش آن جهانی از سوی پروردگار كه هم مادی است و هم معنوی. به هر حال هرچه باشد، رشد و كمال و تعالی انسان به سوی انسانیت والا و گرایش به سوی برتری و روح خدایی است. در حكمت دوم، بخشندگی را به آبرو و حیثیت انسان وابسته می داند و می فرماید: انسانی كه بخشنده است، آبروی خود را در برابر بخل، حسادت و تنگ نظری شخص خودش حفظ می كند و از بدگویی دیگران و سرزنش آنان در اجتماع نیز محفوظ می ماند. و در حكمت سوم، شالوده و پایه ی استوار و نگاهدارنده ی دین و دنیا را چهار چیز می داند: دانایی كه دانش خود را به كاربرنده است، نادانی كه از آموختن سر باز نمی زند و بخشنده ای كه در بخشش خود بخل نورزد و ناداری كه آن جهانش را بدین جهان نفروشد. سپس در توضیح هر چهار می فرماید: زیرا اگر دانشمند دانش خود را به كار نبرد و تباه كرد، نادان از آموختن خودداری می ورزد و اگر توانگر به بخشیدن دارایی خود زفتی نشان داد، درویش آن جهان خویش را بدین جهان بفروشد. و همه ی امور اجتماعی و فردی، در نظام انسانی اسلام، به هم پیوسته است. و درباره ی بزرگواری می فرماید: «الكرم اعطف من الرحم.»[4]. [صفحه 383] بزرگواری از خویشاوندی مهرآورتر است. «من اشرف اعمال الكریم غفلته عما یعلم.»[5]. از برترین كارهای شخص بزرگوار، ندانسته گرفتن چیزی است كه می داند. بزرگواری هم گذشت است و هم جوانمردی و بخشندگی كه همه ی اینها بیشتر از خویشاوندی- كه تنها پیوند خونی در میان باشد- مهر و عطوفت و دلبستگی و گرایش دیگران را به دنبال می آورد. بسیاری از كارهای نادرست بر اثر غفلت و بی توجهی از افراد سر می زند. شخص بزرگوار در برابر اینگونه كارها خود را به نادانی می زند و همین امر باعث بیداری و توجه و بازگشت شخص خلافكار می شود. خوی پسندیده و رفتارهای والا بی شمار است و امیرالمومنین كه از سرچشمه ی همیشه جاری مكتب اسلام، وجود و سرشت و خوی و رفتار و اندیشه و گفتار خود را آبیاری كرده است، آموزش ها و رهنمودهای بسیاری برای هدایت و رشد انسانها، به زبان و قلم آورده است و نهج البلاغه سرشار از این گوهرهای درخشان و حكمتهای نمایان است. چون هدف در این كتاب آوردن نمونه هایی از آموزش های والا و پرارزش نهج البلاغه است، برای این كه از موضوعها و رهنمودهای دیگر امام (ع) بازنمانیم، در این جا تنها به آوردن نمونه هایی چند از [صفحه 384] اخلاق پسندیده بسنده كرده خواننده را برای بهره مند شدن بیشتر، به شناوری در دریای نهج البلاغه راهنمایی می كنیم:
انسان از دو گوهر خاك و روح خدا آفریده و آمیخته است. اگر در حالت خاكی و لجنی گرفتار باشد، چیزی از دارایی ها و خواسته ها را از خود دور نمی كند و می پندارد كه دارایی و بهره های این جهانی بخشی از هستی اوست كه اگر چیزی از آنها را بخشید، از هستی اش كاسته می شود. و در برابر این چنین كسان، آنان كه از سطح خاك برتر رفته به سوی روح خدایی خویش گرایش بیشتر پیدا كرده اند، از روزیها و بهره ها و داشتنی های خود می بخشند، می بخشایند، از دیگران در می گذرند و بر سر هستی و هرچه كه در این جهان است بزرگوارانه درمی گذرند.
صفحه 382، 383، 384.